| 
			 شعر و ادبیات 
			 | 
			||
| 
			 وبلاگ اختصاصی دکتر  رضا قا سم زاده - دبیر ادبیات و مدرّس دانشگاه    | 
			
حکایت 1
معصیت از هر که صادر شود ناپسندیده است و از علما ناخوبتر؛ که علم سلاح جنگ شیطان است و خداوند سلاح را چون به اسیری برند شرمساری بیش برد.
عـام نـادان پـریشــان روزگار بـه ز دانشمنـــد نـاپـرهیــــزگـــــار
کان به نابینایی از راه اوفتاد وین دو چشمش بود ودر چاه اوفتاد.
وقتی دل سودایی میرفت به بستانها
بی خویشتنم کردی بوی گل و ریحانها
گه نعره زدی بلبل گه جامه دریدی گل
با یـاد تو افتـادم از یـاد بـرفـت آنها
قايقي خواهم ساخت / خواهم انداخت به آب.
دور خواهم شد از اين خاك غريب
كه در آن هيچ كسي نيست كه در بيشه ي عشق ،
قهرمانان را بيدار كند.
بسم الله الرّحمن الرّحیم هست کلید در گنج حکیـم
فاتحه ی فکرت و ختم سَخُن نام خدای است،بدین ختم کن
پیش وجود همه آینــــدگان بیـش بقــای همـه پاینـــدگان
| 
		
		 |