|
شعر و ادبیات
|
||
|
وبلاگ اختصاصی دکتر رضا قا سم زاده - دبیر ادبیات و مدرّس دانشگاه |
شیخ محمود شبستری در سال 687 در قریه شبستر چشم به جهان گشوده و بنا به تحقیقاتی در سال 720 یا 740 دیده از جهان فرو بسته است. ( 32 یا52 سال عمر کرده) . وی با چند نفر مؤانست دائمی داشته است به ویژه با دو نفر از بزرگان آن زمان یکی بهاء الدّین یعقوب تبریزی و دیگری شیخ امین الدّین که آن دو از شیوخ بر جسته آن زمان و استاد شیخ محمود شبستری بودند. شیخ محمود شبستری به قیاسات عقلی در راه شناخت خدا چندان اعتقادی نداشت امّا عقل را به طور کلّی معزول وبر کنار نمی کرد. او معتقد است با معرفت الله می توان از جهان کثرت به عالم وحدت و از عالم وحدت به جهان کثرت رسید. ( مِن َالخَلقِ إلِی اللهِ ، مِنَ اللهِ إلِی الخَلقِ) این دو قوس در زندگی پیامبر اکرم (ص) کاملاً مشهود است.
مهمترین آرایه های ادبی در ادبیّات فارسی که در کتب درسی دوره متوسطه از آن بحث شده است عبارتند از: تشبیه . استعاره . کنایه . حقیقت و مجاز .واج آرایی . سجع . موازنه و ترصیع . جناس . اشتقاق . تکرار و تصدیر . مراعات نظیر . تلمیح . تضمین . تضاد .تناقض . حس آمیزی . ایهام . لف و نشر . اغراق . حسن تعلیل . عکس و ....
بسم الله الرحمن الرحیم
در کتاب های ادبیات فارسی دوره های متوسطه و پیش دانشگاهی به خود آزمایی هایی با این مضمون بر می خوریم « در این درس به کدام باور عامیانه اشاره شده است ؟ » اما در هیچ یک از کتاب های یاد شده به شرح و تعریف اصطلاح « باور عامیانه » پرداخته نشده است. در این مقاله ضمن ارائه توضیحی مختصر در باره ی باور عامیانه به شرح و بسط نمونه هایی از باورهای عامیانه پرداخته می شود . در این مقاله سعی شده است تا توضیحات مربوط به هر باور مستند به شواهدی از نظم و نثر فارسی باشد با این وجود در مواردی که شاهدی یافت نشد تنها به ذکر باور بسنده شده است .
معرفی آقای استاد روانشاد علی روحی از زبان خودش:
بنده حقير نه شاعرم نه نويسنده . نه ادعاي شاعري دارم نه ادعاي نويسندگي . ابياتي چند به نظم درآورده ام كه شعرش نتوان گفت.نظر لطفي كه شاگردان مدرسه و اهالي اين شهر نسبت به بنده دارند،مرا شاعر مي دانند و حقیر بنا به خواسته زندگينامه خويش را به اختصار مي نويسم.
یوردوموزون تاریخی
*********
گل گـزاق با هم بـو یـوردی سیـر ائداق
کمچی داغینـدن چخیـب بیرآن باخاق
گـؤستـریـم بیـر بیـر سنـه هـر یـانینـی
گـؤر گیلـن سـن پـارلیــان دورانینـی
« گل گشت در سر زمین من »
ای صبـا ! در شهــر ما گلگشت کـن سیـری انـدر گلشـن و ایـن دشت کـن
تا که بینـــی جلـــوه ی پــروردگـــار خوش درخشیده در این مرز و دیـار
مــرز ایــران است اینجا ، شهـر من مهــد شیـران است این جا شهـر من
در کنــــــار ِ رود ِ ِ زیـبـــــــای ارس کـز نسیمش تــازه می گــــردد نفـس
گوشه ای در خاک این، ایران زمین می درخشـد سـر زمینـم چـون نگیـن
بسم الله الرّحمن الرّحيم
کلیســـــای سنـت استپــانــوس
بر فـــراز تــاریـخ کهــن جلفا
( تحقيقي جامع و مفصل از زيباترين اثر تاريخي شهرستان جلفا)
نويسنده : رضا قا سم زاده
*****************************************
بــر کلیســـا کـن زمـانـی یـک گــذر قـدمـت تــاریـخ آن را کـن نظـــر
در میــان درّه ی ســر سبــز شــام ایـن بنــای دیــدنـی دارد مُقــام
*****************************************
یکی از منـاظر تاریخـی و توریستـی شهرستـان جلفـــا که از جاذبه های گردشگری و چشم اندازهای زیبای طبیعی نیز برخوردار می باشد ، کلیسای « سنـت استپـانـوس » است . این بنای عظیـم و دیدنی در 17 کیلومتری غرب شهر جلفا ( در مسیر جاده ی مرزی جلفا- سدّ ارس ) و به فاصله ی سه کیلو متری کرانه ی جنــوبـی رود ارس ، در آغـوش گـرم و با صفـــای کوهستـان و در میـان درّه ی سر سبـز شام با قدمتی بیـش ازهــزار سـال آرمیـده است. این کلیسـا به عـلّت قـرار گـرفتـن در روستـای متـروکـه ی شـام ، با همیــن نــام نیـز خـوانـده می شود ودر زبان مردمان محل این مکان را اغلب بانام کلیسای خرابه می شناسند.
گفتگوی گنجشک با خدا
گفت گنجشکی به درگاه خدا :
« آشیان کوچکم کردی فنا
باد تو ویران نموده خانه ام
کرده طوفان واژگون این لانه ام
در جهانی که چنین نا منتهاست
این چنین جور و جفا بر من رواست؟!»
گفت بر وی کردگار مهربان :
« قصد جانت داشت ماری آن زمان
تو به خواب واز همه جا بی خبر
من نمودم آنک از تو دفع شر
باد را گفتم دمی جولان کند
آشیانت را کمی ویران کند
تو ز خواب خوش پریدی ناگهان
پر گشودی لحظه ای بر آسمان
دست مار از دامنت کوتاه شد
حاصلش افسوس و حیف و آه شد
پاک باشد دامن من از جفا
دور کردم من ز تو صدها بلا !»
غرق حیرت شد پرنده آن زمان
غوطه ور در بحر حیرت همچنان
ناگهان بغض گلوی او شکست
شبنم از چشمان او بر گُل نشست.
شعر از : رضا قا سم زادهبا عرض تسلیت ایام سوگوار سید الشهدا امام حسین (ع) :
يا حسين !
در جهان جز مهر تو ياري ندارم يا حسين
هم در آن دنيا بود لطف تو يارم يا حسين
اي که باشد نام تو سر لوحه ديـوان عشق
نام تو بر لوح دل با زر نگـارم يا حسين
توگل زيباي خلقت من كنارت خاك وخس
توگل زهراي اطهرمن چوخـارم يا حسين
|
|